هنوز بوی تنت
عطر نفس هامه
هنوز آغوش تو
رویای شبهامه
نگاه دستت هنوز
انگار تو دستامه
نگاه عاشقت
درمون دردامه
ببین مهتاب تو این شبها
تو و من رو چه کم داره
کی اون چشمارو میبوسه
دلت وقتی که غم داره
میون من و تو انگار
یه دنیا رمزه و رازه
تو چشمام زل بزن اونجا
غزل بارون احساسه
ببین فاصله بین ما
مث دیوار چه بی رحمه
ولی از قلب من تا تو
فقط یک کوچه ی تنگه
جای خالی تو هر روز
بوسه میکارم
دوتا چشمون ابریمو
از عکست برنمیدارم
توی شبهام با غصه
قصه میسازم
تو رویا گم میشم با تو
تمام شب رو میبارم
بیا برگرد به آغوشم
که خونه بی تو دلتنگه
بدون دستای گرمت
چقدر دنیای من سرده