در سکوت غربتم آواز برگشتن تویی
ابر سنگین دلم رو میل باریدن تویی
خنده های کودکانه گریه های عاشقی
چشم اشک آلود من را حسرت دیدن تویی
ای وجود امن من آغوش خوابیدن تویی
بر زمستان تنم مفهوم تابیدن تویی
خاطرات تلخ و شیرین سرگذشت عمر من
قصه ناگفته ام را آن لب گفتن تویی
انعکاس ناله ام در گور سرد بیکسی
بر تن رو به زوالم لذت ماندن تویی
من چو طفلی خفته در آغوش شبهای جنون
فرقت و هجران و دوری و سفر رفتن تویی
بر تنم زخمی زدی رفتی ملالی نیست نیست
شانه هایم را شکستی تکیه گاهی نیست نیست
بعد از این تنها شدم من از تو ای آرام جان
پیله تنهاییم را سر پناهی نیست نیست
از پریدن تا رسیدن پر کشیدن پر کشیدن
دیگه فاصله یه خوابه تا رسیدن تو رو دیدن
تو نگو که نتونستی که برای من بمونی
این منم که نتونستم تا به جای تو بمیرم
در سکوت غربتم آواز برگشتن تویی
ابر سنگین دلم رو میل باریدن تویی
خنده های کودکانه گریه های عاشقی
چشم اشک آلود من را حسرت دیدن تویی