خلافتونم لق هر چی تابع جمع
لق همه اونا که ماله کشن
من غربت کل کوچه ها رو از برم
من واسه همه این راه ندیده ها فلشم
دیدم یا باید لا این غریبه ها بکشم خودمو
یا برم پی غریزه با دل سنگ
نبودم ،نگام ندید و قافله رفت
نتیجه؛جراحت بعدم جریمه ش .حاصلش جنگ
الان پرم از همه کل شهر ازم پُرن
من پرم از همه/ حتی مردمم
من پرم از خودم از توام حتی همنوعم
از یه جا دیگه نفهمیدم کی ام چند نفر شدم
من اگه رپکنم چون فقط پرم
چون یکی از تو نه صدتا میخورم از خودم
می نوشتم از وقتی نوشتن بلد شدم
حالا یه حساب کتاب بکن ببین نسل چندمم!
واقعیه اینا از هر زاویه ببینی
نمیتونی منو نادیده بگیری
توام بیا تو گود جا اینکه تو حاشیه بشینی
دنیا رو چه دیدی ؟ یه روز خاکیه بینیت
نوک قلم آغشته به خونه
صورت سرخ تو آیینه به سیلی
من متن و تو حاشیه ببین
باید ببینی تا قافیه بچینی
طرف من هیشکی طرفم نیست
زندگی یه بازیه شرفم هیچ
منم اینجام/قید بودنمو زدم از بیخ
دیگه حتی نوشتم همرنگ قلمم نیست
هر کی هر چی گفت میزدم بعدی
من از رو نمی رفتم برمیگشتم از زیر
طرف من هیشکی طرفم نیست
ولی الان صفحه ها سیاهن نوک قلمم تیز
من اگه نباشمم آسمون به یاد میارتم
خشکیدم؛بوده این باد لیاقتم
حیرونم،کولی ام،برگ پاییزم
حتی نخوامم این باد میارتم سمت شعر
بهم میگه مُرده اون که چشاش بسته شه
میگه زنده باش با هر چی که تو دستته
ولی یه صدا تو گوشمه هرروز
آغاز فروپاشی درونی ،گمونم وقتشه!
-اگه اون که من تو آیینه دیدم منم
پس بهم بگو کیه من بیرون اتاق؟
گذرو تو جنبش ثانیه دیدم فقط
آخر این نوشته بیهوده کجاست؟
تا ته یه دنیای نادیده میرفت قلم
قلم تا هر جا بهم راه میده میرم فقط
منم که الان فقط قافیه چیدن بلدم
خیلی وقتام پی حاشیه میرم فقط!
هنوز زنده م بین این همه واژه
هنوز جاری لای این همه ساکن
کی به کیه؟من یکی ام مگه کی سر جاشه؟
من یکی از همه م که می خواد بی همه باشه
من یادم موند و گذشتم بی رمق بی جون
هر شبی که صبح شد از اول می رفت از دیروز
من یکی عاصی ام ، قاتل رویا
تو این کوچه ها میگردم بی هدف بی روح
طرف من هیشکی طرفم نیست
زندگی یه بازیه شرفم هیچ
منم اینجام/قید بودنمو زدم از بیخ
دیگه حتی نوشتم همرنگ قلمم نیست
هر کی هر چی گفت میزدم بعدی
من از رو نمی رفتم برمیگشتم از زیر
طرف من هیشکی طرفم نیست
ولی من ادامه میدم به یه طرفم نیست
سکوت کردم فقط حرف زدم تو شعر
خواستم بشاشم به هر چی مهر مصلحت روشه
کلمه اسلحه ست / اسلحه ام غلافه!
غلافم کوله مه که دفترم توشه
من با همین دو تا دست خالی هم جریانُ جهتم
گذشته که رفت چسبیدم فردامو نبرن
که یه سری حرومی نکنن شلوارو از تنم
این خنده هام هستن یه موقع دردامو نبرم از یاد
یک دو یک
تهران
شیراز